»» خدا
نمیدونم خدا چرا حرف منو نمیشنوه
شاید خوابه یا شایدم دیگه منو دوست نداره
نمیدونم چرا همه به من میگن که حکمته
تنها چیزی که از خدا می خوام فقط یه فرصته
می خوام یه بار برای من حکمتشو عوض کنه
مگه نمیگن قادره،شاید دور از حقیقته
خسته شدم تاکی باید من تا سحر اشک بریزم
چرا جوابی نمیده،شاید می خواد من بمیرم
اصلا خدا وجود داره؟جوابشو نمیدونم
فقط یه چیزو میدونم بدون اون نمیتونم
شاید امید واهیه شاید خیال شاید نیاز
دوسش دارم خیلی زیاد حتی وقتی می کنه ناز
اگه یه وقت شاکی میشم اگه می کنم اعتراض
چون که فقط اونو دارم فقط به اون دارم نیاز
فقط اونه که میدونه تو دل من چی میگذره
فقط اونه که اینجوری از من داره دل میبره
اصلا کی گفته که خدا باید بامن حرف بزنه
کی میدونه؟مگه خدا زبون فارسی بلده
نمیدونم بعضی وقتا شاکیم از دست خدا
تا نیمه شب فقط میگم خدا چرا خدا چرا
اگه که دادی اختیار حکمت چیه؟قسمت چیه؟
اگه ندادی خب دیگه عذاب آخرت چیه؟
هر جا که کارا پیش میره همه میگن که رحمته
هر جا هم که خراب میشه یهو میگن که حکمته
هرچیز و به دست میاری بهت میگن این نعمته
هر چیزیو کم میاری بهت میگن که قسمته
اگه یه جایی رحمته یه جاهایی هم حکمته
اگه یه وقتی نعمته یه وقتایی هم قسمته
تکلیف زندگیم چیه؟کارای من دست کیه؟
هرچی که هست کار خداست؟واقعا یعنی زندگی اینه؟
قصه رو کوتاه بکنم شاید که هرکی هرکیه
شاید یکی یکی ولی نفهمیدم کی به کیه؟
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » ( دوشنبه 87/10/16 :: ساعت 10:8 عصر )
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ
برگشتیم!!برگشتیمهو یا علی مددببخشید چند لحظهالسلام علیک یا صاحب العصر الزمان[عناوین آرشیوشده]